تبلیغات
ارتباط با مدیر
آرشیو مطالب
کلک رشتیوصیت نامه شهید نواب صفویگپ شهدانامه عشقبه خدا شهدا زنده اندمعجزات حضرت سید الشهداعملیات چه خبرفقد اذی اللهعاشق حضرت زهرایاد حضرت روح الله بخیرای بی بی کمک کنیاد جنگ بخیربیو گرافی شهید مطهریبیو گرافی شهید رجاییبیو گرافی شهید باهنربیو گرافی شهید باهنربیو گرافی شهید همتبابای شهیدم سلامبا اجازه بابای شهیدم بلهاینم نمونه ای دیگر از قدرت خدا و شهدابازم امام رضا کمک کردتوطئه کثیفعیذ امام زمانامام رضاپیامبر اعظمتابستان 1387بهار 1387زمستان 1390
دیگر امکانات
|
نویسنده میثم در شنبه 86/10/22 | نظر
سلام به همه دوستان امروز براتون یه متن در مورد حضرت عباس گذاشتم امیدوارم خوتون میاد. نجوایی با نگار عشق آفرین شرط عشق است که که از دوست شکایت نکنید لیک از شوق حکایت به زبان می آید قفل از دهانم بر گشوده ای و آتش عشق بر جانم انداخته ای و نام پاک و همیشه جاودانه ات را ورد زبانم ساخته ای ... مولای من ... چشمان آسمانی ات در آینه نگاهم؛ چشمه آب روان جاری ساخت. گنبد طلایی ات مرا به خود می خواند و لذتی ناشناس دریایی رنگ را در دخمه دلم به رقص در می آورد. چشمانم را می بندم و ضریحت در بلور ظرف خیالم جان می گیرد و بر ضریح آسمانی ات دو چشم شورافکن را می بینم که گرم و دلنشین، پهنه کوچک قلبم را از تابش مهر تو منور می کند. من همان کبوتر دلباخته صحن وجودت هستم و تو همان پیچک عشقی که بر شاخه سبز وجودم پیچیده ای ... با پای دل به زیارت ضریح عشقت می آیم که زیارت ضریح عشقت می آیم که زیارت ضریح دنیایی ات حسرتی است که آه سوزانش دریای دلم را بر خشکی لم یزرع بدل خواهد کرد اگر که اشتیاق و صبرم ز حد بگذرد و دوای وصل ، درمان دردم نباشد ... چه می گویم ... نمی دانم ... چشمان خیال انگیزت را دوباره می نگرم و از خویش شرمنده می شوم؛ کلماتم را در جوی سحر میشویم و دوباره با تو سخن آغاز می کنم. من با تو بهار را تلاوت کرده ام؛ من با تو پرواز پرستوها را تا اوج باور کرده ام، من با تو از خاموشی خود رهیده ام و از زنجیرهایی سخن گفته ام که مرا در بند کشیده اند، من با تو به تماشای همه گل های بهاری نشسته ام و ... و تو قلبم را در کمند عشقت اسیر کرده ای آنچنان که هر چه سرورم تمام رنگ و بوی تو داشت! هر بار که عزیزی را فرا خواندی و بر سفر عشق مهمانش کردی و من با دلی شکسته و قلبی سراسر حسرت و آرزو آمدم؛ حسرتمندانه نگریستم و هر بار تنها کلامم التماس دعایی بود که با گریه بی اختیارم عقده دل می گشود. گل دانه های اشک بر پهنای صورتم شکفته می شود آنگاه که تنها تصویری از ضریحت را می بینم و چشمان مشتاق و آرزومندم در خیال بر شبکه های ضریحت بسته می شود ... من از سفری با تو سخن می گویم که لحظه لحظه اش عشق است و دلبستگی اما دستهایم خالی است ... هر گاه که تصویری از ضریحت را می نگرم؛ پنجه بغضی ناشناخته و سنگین وجودم را در خود می فشارد. من با تو به زندگانی دوباره پیوستم و عشق را ذره ذره لمس کردم به امیدی که چراغ های ضریحت، فانوس نظر گاه شبهای تنهایی ام باشد ... امیدی که هنوز به سرانجام نرسیده است و چشمان همیشه مشتاقم به دنبال شبکه های ضریحت تا عقده دل بگشاید و جاری سیل حرفهای ناگفته را بر زبانم جاری سازد ... حرفهایی که با سرشک دل پیوند خورده اند. در بی کرانه های دل با تو از عشق سخن می گویم و افق های ناآشنای دلم را برویت می گشایم ... چشمانم از بغضی ناشکفته می سوزد و دستانم در حسرت لمس ضریح متبرک تو و بوسه بر جایگاه آسمانی نزول فرشتگان آنگاه که دستان جدا شده ات در راه عاشقی را به آسمان ها بردند تا سندی باشد برای شفاعت مادر ... و مادر آن سپیده صبحی که بوی عطر یاسش را حسرتمندانه آرزو می کشم ... عباس ... عباس فقط نامی نیست که من آموخته باشم با تکرارش بگریم و علقمه تنها نهری نیست که در حسرت نگاهی بر زلالی اش و یافتن چشمان آهووش شهسواری که عشق و وفا را شرمنده زلال آبی نگاهش کرد، مانده باشم ... و بین الحرمین تنها راهی نیست که در ساحل خیالم هروله کنان آن را دویده باشم ... مرا ببخش مولای من ... مرا ببخش که چونان همیشه عنان از کف داده ام و عنان گسیخته از بی تابی ام برایت واگویه می کنم ... منی که با تو پیمان بسته بودم حنجره ام را با غنچه سکوت بیارایم و حرف دل با چشمان مهوشی واگویه نمایم که سیاهی اش طعنه بر هزار یلدای نیامده می زند... مرا ببخش که چونان همیشه که در قاب عکس خیالم تصویر ضریحی نقش بست که تنها اشک چشمانم و بلور اشکهایم می توانند عمق حسرت و آرزویم در زیارتش را بیان کنند... از خود بیخود گشته ام و زبان به عقده گشایی گشوده ام ... به راستی که بی تو دلم اسیر پنجه پاییز تلخ توفانزا است! نمی دانم ، هر گاه که نامت را می شنوم؛ هر گاه که نامت را زمزمه لبانم می کنم ، هر گاه کشتی دل به دریای یادت می اندازم، عنان اختیار از دست می دهم و نقش صدها آرزوی مانده بر دل حسرت زده ام را به تصویر می کشانم... من وجودت را سنگ صبوری یافته ام که با نگاه پر آینه ات مرا که تنها تر از تک برگ های زرد پاییزی ام؛ چونان شاخسار سبز بهاری رویانده ای و امروز دریافته ام که ضریح تو تنها ضریح چهار گوش خفته در دل علقمه نیست! من هر شب، هر صبح، هر بامداد ، هر غروب به زیارت ضریح همیشه جاودان تو در اعماق قلبم می روم. دستهایم را حلقه شبکه های ضریحت می کنم و تمام هستی ام را با تو قسمت می کنم و تو جام جانم را شراب و شور عشق می بخشی و آنگاه که لحظه هایم را در روشنی نگاهت ورق می زنم به صدای گامهای نرم و آرامت را در کوچه های آرام خاطرم می شنوم و در می یابم که اگر چه ضریح زمینی ات کربلاست اما کربلای دلم ضریحی کوچک اما با شکوه دارد که نام عشق آفرین تو بر آن نقش بسته است و من در نهر علقمه ذهنم که موج الهام تو همراه با نسیم روح بخش یادت آن را همیشه خروشان کرده است . وضوی عشق می گیرم و به نماز گفتگو با تو می ایستم و به یاد می آورم که گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست سکوت ملال ها از راز ها سخن تواند گفت!... برچسبها: شهدا نویسنده میثم در پنج شنبه 86/10/20 | نظر
اسلام علیک یا حسین . قربون لبان تشنه ات ولی.......
برچسبها: شهدا نویسنده میثم در سه شنبه 86/10/18 | نظر
با عرض سلام و عرض تسلیت به مناسبت محرم حسینی . می خوام متن شعری رابراتون که امیدوارم از این شعر خوشتون بیاد شاید که قدمی باشد در راه درک شخصیت حسین. خداکند روزی فقط و فقط یک بار زیارت حرمش روزی و قسمت ما بشه انشاءالله
یاعلی
بادها عطر خوش سیبِ تنش را بردند زخمها لاله باغ بدنش را بردند نیزهها بر عطشش قهقهه سر مىدادند خندهها خطبه گرم دهنش را بردند این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است که روى نیزه بوى پیرهنش را بردند تا که معلوم نگردد ز کجا مىآید اهل صحراى تجرّد کفنش را بردند دشنهها دوروبر پیکر او حلقه زدند حلقهها نقش عقیق یمنش را بردند چهرهها یا همه زردند وَ یا نیلى رنگ شعلهها سبزى رنگ چمنش را بردند بت پرستان ز هراس تبر ابراهیم جمع گشته تبر بت شکنش را بردند بادها سینه زنان زودتر از خواهر او تا مدینه خبر سوختنش را بردند یوسف، آهسته بگوئید نمیرد یعقوب گرگها زوزه کشان پیرهنش را بردند
برچسبها: شهدا نویسنده میثم در شنبه 86/10/8 | نظر
من کنت مولا و فهذا علی مولا با عرض سلام و تبریک و تهنیت به مناسبت این عید فرخنده می خواستم مقداری از رسوم ایرانی ها را برایتان بنویسم البته این متنو از جایی کپی کردم امیدوارم ببخشید انشاالله در پناه ولایت مولا سربلند و زنده باشید
عید غدیر بعد ازعید باستانی نوروز مهمترین و با ارزش ترین عید در نزد مردم ایران است. شور و حال وصف ناپذیری که در این عید وجود دارد در اعیاد دیگر همچون فطر و قربان دیده نمی شود و دلیل آن همانطور که بیان شد به خاطر عشق و علاقه ای است که مردم ما به حضرت علی بن ابیطالب (ع) دارند. اطاقی از منزل حضرت علی (ع) در کوفه
آخرین حج
در سال دهم هجرت، زمانی که پیامبر اکرم (ص) دریافت به زمان رحلت خود نزدیک میشود، بی وقفه میکوشد تا زمان حضورش را در میان مسلمانان پربارتر نماید و به همین دلیل، زیباترین و دقیق ترین مراسم حج را به اتفاق یاران خود انجام داد. در آن روزها بیمارى سختى (آبله یا حصبه) در مدینه شایع بود که بسیارى از مسلمانان را از این سفر محروم مى داشت با این حال دهها هزار نفر با پیامبر همراه شدند. مورخان، همراهان آن حضرت را چهل هزار، هفتاد هزار، نود هزار، 114 هزار، 120 هزار و 124 هزار نفرنوشته اند ولى با این همه حق این است که بگوییم چنان جمعیتى در رکاب آن حضرت حرکت کردکه شمارش بر جز خدا پوشیده است.
بارگاه حضر علی (ع) در نجف مهمترین خطبه پیامبر اسلام
پیامبر، پس از جمع شدن تمام حجاج و در زیر خورشید تابان، از یاران خود خواست تا زیر چند درخت کهنسال را بروبند و با رویهم گذاردن جهاز شتران منبرى بلند برافرازند، سپس بر فراز منبر برآمد و خطبه اى بدین شرح ایراد کرد: "ستایش مخصوص خداوند است از او کمک مى خواهیم و به او ایمان مى آوریم و بر او توکل مى کنیم و از شر نفس و بدى کردارمان به او پناه مى بریم ، خدایى که هدایت کننده اى نیست آنکه رااو گمراه سازد و گمراه کننده اى نیست هر که را او هدایت کند گواهى مى دهم که معبودى جزخداى یگانه نیست و محمد بنده و فرستاده اوست." kashan.ir, aviny.com برچسبها: امام زمان نویسنده میثم در چهارشنبه 86/8/30 | نظر
با عرض سلام خدمت شما هم سنگری های عزیز و عرض تبریک به مناسبت میلاد با سعادت شمس الشموس ولی نعمت ایران امام مهربانی شاه خراسان علی ابن موسی الرضا می خوام یه شعر کوتاه در مورد امام رضا با ستون بزنم
امشب شب بارونه بلبل داره می خونه عشــاق جهان مـژده میــلاد آقـا مونه می خوام امشب عیدی بگیرم از شما می خوام از مشـهدت برم به کــربلا ازهمون قدیما دل کبوتر صحن عتیق ازدلم می پرسی با تموم خادمات رفیقه علی موسی الرضا مولا برچسبها: امام رضا نویسنده میثم در چهارشنبه 86/8/9 | نظر
بسم الرب شهدا و الصدیقین خوب سلام امید وارم همه دوستانی که از این وبلاگ دیدن می کنن حالشون خوب باشه الهی به امید تو مهدی جان! بگذار نباشد بر من صبحی که بدون تو آغاز شود. در آن پگاهی که نسیم عشق شروع به وزیدن میکند، در آن سکوت صبحگاهی، فقط تویی که میتوانی روح سوهان خوردهی مرا از زخم زمانه التیام بخشی. نمیدانم چهطور بگویم که خودم هم راضی شوم. اگر با زبانِ دلم شروع کنم حرفم زود تمام میشود، امّا دوست دارم با همان امامی نجوا کنم که بهایی برای محبّتش نداده بودم. کلام آخر: محبّت به امام زمان علیهالسلام از چه بنویسم؟ از خودم بنویسم یا از آن عزیز؟ شما به من گفتی که از او بنویس؛ ولی هر چه بخواهم بنویسم از او که نمیتوانم چیزی فهمید که به قلم بیاید، پس از خودم مینویسم که خودم را میشناسم. حتماً میخواهی بگویی که مطلب مرا نفهمیدی، چه ربط است میان تو و او که میخواهی از خودت بنویسی. نه، من هم خوب مطلب را گرفتم و میدانم که میان او و من ربطی نیست، ولی مانعی که هست من خوب میدانم که اعمالی انجام میدهم که او دوست ندارد، پس همینقدر او را میشناسم که میدانم او از اعمال من راضی نیست. او را این قدر میشناسم که این قدر دوستداشتنی و رئوف است که میگوید اشکالی ندارد، دیگر انجام مده. میدانم که او اینقدر دل رحیم است که برای گناهانم طلب آمرزش میکند. پس اگر خودم را بشناسم و بفهمم مراد از خلقت من چه بوده است میتوانم درک کنم که رضای او در چیست و در این راه قدم بردارم که همهی خواست او از من این است برچسبها: امام زمان نویسنده میثم در سه شنبه 86/5/16 | نظر
با عرض تبریک ویژه به مناسبت مبعث حضرت رسول شاید نیاز باشد یک بار دیگر از خود بپرسیم صلا باسه خدا برای ما پیامبر انتخاب کرده و اهداف مبعث حضرت رسول چی بوده
"لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین" 164 آل عمران
آموزش تلاوت قرآن اولین هدف بعثت از آموزش تلاوت آیات قرآن به عنوان اولین هدف بعثت یاد شده است، یعنی پیامبر (ص) مامور است برای امت آیات قرآن را تلاوت کند. قابل ذکر است که خداوند درمورد کتاب الله (قرآن)، دو وظیفه جداگانه تلاوت و سپس تعلیم و آموزش را برای پیامبر ذکر نموده است. به گونهای تلاوت کتاب الله یک هدف مستقل است، و تعلیم و آموزش کتاب یعنی آموختن احکام و تعالیم آن به مردم هدفی دیگر به شمار میآید. از این امر معلوم میشود همانگونه که فهمیدن قرآن کریم و عمل بر آموزههای آن لازمی است و اهمیت دارد، تلاوت آیات قرآن کریم هم بهتنهایی یک هدف است و بهتنهایی نیز فضیلت دارد. سرور دو عالم صلی الله علیه و آله وسلم میفرماید: ((اگر کسی قرآن کریم را تلاوت کند، الله تعالی برای هر حرف آن ده نیکی در نامه اعمالش مینویسد.)) و در ادامه میفرماید: ((اگر کسی "الم" را تلاوت کرد من نمیگویم این یک حرف است بلکه الف، لام و میم سه حرف است و برای تلاوت آن سی نیکی از طرف خداوند در نامه اعمال او نوشته میشود.)) بنابر این خداوند متعال از تلاوت قرآن حتی بدون اینکه تلاوت کننده معنای آیات را بفهمد، به عنوان یک هدف مستقل برای بعثت پیامبر (ص) یاد کرده است. رسول اکرم (ص) همانگونه که به اصحابش مفاهیم و معانی قرآن را میآموخت، به آنان آموزش میداد که چگونه آیات قرآن را تلاوت کنند و بخوانند، که در نتیجه آن علوم مستقلی مانند علم تجوید و علم قرائت پدید آمد. دومین وظیفه پیامبر (ص) آموزش قرآن کریم میباشد که در "یعلمهم الکتاب" بیان شده است، تا ایشان، قرآن را به مردمی که به میان آنان فرستاده شده است، آموزش دهد. با وجود اینکه یاران پیامبر (ص) و اولین مخاطبان آن حضرت، عرب زبان بودند. بسیاری از آنان در عرصه فصاحت و بلاغت زبان عربی شهره بودند و ارتجالا و فیالبداهه توانایی سرودن شعر را داشتند و از دقایق این زبان آگاه بودند، با این وجود خداوند متعال به پیامبرش دستور میدهد تا به مخاطبانش، پس از آشنایی با چگونگی تلاوت قرآن، مفاهیم آیات را تعلیم بدهد، گویا قرآن کریم تصریح دارد که آنان قرآن را نمیفهمند مگر وقتی که با تعلیم و تربیت محمد (ص) همراه باشد. صحابه ارجمند رضی الله عنهم میفرمایند: ما قرآن را طی مدتی طولانی یاد گرفتیم. حضرت سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه میفرماید: هشت سال طول کشید تا من سوره بقره را فرا گرفتم. و نیز میفرماید: ما علم، عمل و طریقه خواندن قرآن را از پیامبر خدا (ص) آموختیم. از این قسمت از آیه کریمه واضح میشود که خوب فهمیدن کتاب خدا و استباط صحیح از آموزههای آن، وقتی ممکن است که شخص آن را از معلم و استادی فرا گیرد که سلسه اسنادش در تعلیم کتاب الله، به محمد رسول الله (ص) میرسد، و اگر کسی از طریقی دیگر مدعی فهم قرآن باشد ادعایش مورد قبول واقع نخواهد شد. تعلیم حکمت سومین هدف بعثت نبوی سومین هدف بعثت تعلیم حکمت است، یعنی رسول الله (ص) مامور است که در پرتو وحی الهی به امتش حکمت و دانایی نیز بیاموزد. در اینجا این مطلب قابل تامل و تدبر است که خداوند فقط به تعلیم کتاب اکتفا نکرد، بلکه به پیامبرش رسالت داد تا حکمت را نیز به امتش بیاموزد. از این بخش از آیه این نکته واضح میگردد که عقل انسان به تنهایی قادر به درک حکمت احکام و فرامین الهی و دینی نیست بلکه حکمت را نیز باید از رسول خدا (ص) تعلیم گرفت، و اگر عقل کسی متوجه حکمتی غیر از آن میشود آن گمراهی است و از هدایت و راهیابی به دور است. اگر انسان صرفا به عقل خود بدون توجه به راهنمایی وحی الهی تکیه کند، غیر از گمراهی چیزی عایدش نمیگردد. این قسمت از آیه به ما میگوید که حکمت همانست که الله تعالی و رسول او (ص) آموزش دادهاند و اگر عقل انسان آن را درک نمیکند دچار گمراهی و فریب شده است. ماموریت دیگر پیامبر (ص) تزکیه نفوس است، تا دلهای مردمی را که به میان آنان مبعوث شده است از بدیها پلیدیها پاک کند. قابل توجه است که در کنار یادگیری چگونگی تلاوت قرآن، درک مفاهیم آیات و حکمت احکام و فرامین الهی، تزکیه و تصفیه نفس نیز لازم است. و تزکیه هدف مستقلی برای بعثت پیامبر (ص) بعد از آموزش کتاب الله و حکمت، عملا صحابه و اولین مخاطبان وحی را تربیت و تزکیه کند. و آن حضرت (ص) این چنین کرد که در نتیجه آن افرادی که وجودشان سرشار از عداوت و صفات بد بود با مشرف شدن به اسلام و تربیت و همنشینی رسول خدا (ص) تزکیه شدند و رذایلی همچون تکبر و تظاهر، کینه و حسد، بغض و عداوت و ... از میان آنان رخت بربست و با دلهایی سرشار از ایمان همه تن در خدمت اسلام بودند و هر کاری را با اخلاص و فقط به خاطر الله انجام میدادند. مشهور است روزی حضرت علی مرتضی رضی الله عنه یک یهودی را به خاطر بیادبی به رسول اکرم (ص) به زمین زد و بر سینهاش نشست، یهودی که خود را مغلوب دید و نتوانست کاری انجام دهد، بر چهره مبارک سیدنا علی (رض) آب دهان انداخت، در این هنگام ناگهان حضرت علی (رض) از روی سینه آن مرد برخاست و او را رها کرد. یکی از همراهان با دیدن این واقعه به ایشان گفت: چرا رهایش کردی، او مرتکب جرم بزرگی شد؟ حضرت علی (رض) در جواب فرمود: وقتی من او را زمین زدم هدفم مجازات او به خاطر اسائه ادب به ساحت رسول اکرم (ص) بود و من به خاطر خدا میخواستم او را به سزایش برسانم، ولی اکنون که او بر چهرهام آب دهان انداخته است احتمال آن است که من به خاطر خودم از او انتقام میگرفتم لذا رهایش کردم. این آن چیزی است که بر اثر همراهی و مصاحبت با رسولالله (ص) در اخلاق صحابه شکل گرفته بود و آنان از صفات زشت و بد پاک و تزکیه شده بودند. لذا فقط با فراگیری کتاب الله و حکمت، آن هم از اساتید برجسته و توانا، این اهداف تکمیل نمیگردد. مگر تا وقتی که شخص نزد مرشد کاملی به تزکیه خود نپردازد و وجودش را از رذایل اخلاقیای همچون عجب، تکبر، حسد، ریا و غیره پاک نکند. پس اگر فردی تنها کتاب الله را نزد استادی فرا گرفت ولی این رذایل را علاج نکرد، این فرد تزکیه شده نیست. ضمایر بکار رفته در آیه مذکور مانند: فیهم، انفسهم، علیهم، یزکیهم، یعلهم، همه جمع و مراد از آنها اصحاب و یاران رسول صلی الله علیه و سلم هستند، که به عنوان اولین مخاطبان وحی، مستقیما با رسول الله (ص) در ارتباط بودند و از تعلیم، تربیت و تزکیه ایشان فیض کامل بردند. در اینجا میخواهیم یک سؤال مطرح کنیم و آن اینکه آیا افرادی که رسول خدا (ص) به سوی آنان با این اهداف مبعوث گردید، این اهداف را فرا گرفتند و به مقاصد آن پی بردند یا خیر؟ آیا آنان تلاوت آیات، آموزش کتاب و حکمت را به نحو احسن فرا گرفتند و تربیت و تزکیه شدند؟ اگر اصحاب و یاران پیامبر اکرم (ص) این آموزشها را فرا نگرفته و تزکیه نمیشدند، اهداف بعثت نبوی متحقق نشده و به سرانجام نمیرسید. آنچه مسلم است، این است که رسول الله (ص) در تکمیل اهداف بعثتش موفق عمل کرد و توانست صحابه و یارانش را به عنوان اولین مخاطبان رسالتش به بهترین نحو تربیت و تزکیه کند و همچنین رضایتش را از آنان به عنوان حلقه وصل بین خود و نسلهای بعدی امتش اعلام دارد. بنابر این بر ما لازم و واجب است که به مقتضای عشق و محبت به نبی کریم، سرور دو عالم، محمد مصطفی (ص) به صحابه و یاران ایشان اعم از اهل بیت و تک تک تربیت یافتگان ایشان محبت بورزیم. زیرا همانگونه که پیروی از سنت پیامبر (ص) بر ما واجب است، اتباع و پیروی از سنت صحابه کرام رضی الله عنهم، خصوصا خلفای راشدین، بر ما لازم است، زیرا آنان حلقه وصل بین ما و حضرت رسول اکرم (ص) هستند و آنچه از ایمان، دین و علوم نبوت به ما رسیده است ثمره اخلاص، مجاهدت و تلاشهای خستگیناپذیر آنان برای پاسداری و ترویج قرآن و سنت در سراسر گیتی است و امت اسلامی تا قیام قیامت مرهون آنان بوده و خواهد بود. آمین یا رب العالمین وصلى الله تعالى على نبینا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعین لینک دوستان ما
آخرین مطالب وبگاه
|
درباره وبگاه
به قول حاج آقا بهجت .......العبد یه نوکر یه مدافع حرم لینک های مفید
موضوعات وبگاه
پیوندهای روزانه
|