به كجا چنين شتابان؟
گون از نسيم پرسيد.
دل من گرفته زين جا!
هوس سفر نداري
زغبار اين بيابان؟
همه آرزويم اما چه كنم كه بسته پايم.
به كجا چنين شتابان ؟
به هر آن كجا كه باشد بجز اين سرا سرايم.
سفرت به خير اما
تو و دوستي خدا را
گر از اين كوير وحشت
به سلامتي گذشتي...
به شكوفه ها . به باران
برسان سلام ما را.
شفيعي كدكني